پنجشنبه پنجم خرداد ۱۴۰۱
*یادداشتی به قلم شهرزاد طلوعی استراتژیست ارتباطات و فعال حوزه برندسازی شخصی اندر احوال ژستهای كَنی
تصویری را مجسم کنید که در آن عدهای با غرور ایستاده و لبخند میزنند و ژست پیروزمندانهای نیز چاشنی آن شده است.
منظرهای که فارغ از هویت حاضران در آن،
اولین حسی که به شما القا میکند این است که حضور در آن جمع و تصویر باید امتیازی ویژه داشته باشد...
کافی است صفحه رسانههای اجتماعی خود را مرور کوتاهی کنید، به لطف این ویترینهای غول آسا این روزها شاهد تعداد زیادی از این تصاویر هستیم.
تصاویری که برای به ثبت رساندنشان انجمنها و همایشها برپا میشود و هر روز بیش از پیش فرهنگ سلبریتیگرایی را (ولو اینکه اصلا سلبریتی متمایزی نیز در آن حضور نداشته باشد) به جامعه القا میکند. این البته نمودی بیرونی بر لابیهاییست که در درون هر حوزه شکل میگیرد و تصویری که از آن میبینیم در قالب رویدادها و نشستها منتشر میشود.
پشت صحنه این گردهماییها پا بر عرصه هر تخصصی که میگذاریم، مدام چهرههایی در آن تکرار میشوند. چهرههایی که با حضور حداکثری خود در تمام قابها، داورِ ناظر بر آن حوزه شده و نقش رهبری میگیرند بی آنکه توشه رهبری داشته باشند و یا دنبالکنندگان خود را به مقصد و هدفی هدایت کنند.
آنچه واضح است این است که برای قشر سرآمد و فرهیخته جامعه، این تصاویر نه جایگاهی داشته و نه کسی برای حضور در آنها سر و دست میشکند. برای نیروی تازه نفس که به تازگی از فضای آکادمیک جدا شده و در آستانه ورود به بازار کار است اما، این تصاویر به نوعی دیگر ترجمه می شود. سرابی بیانتها که به سرعت استعدادها و فرصتهای واقعی آنها را در تلالو دروغین خود میبلعد.
اما بخش دردناک ماجرا این است که از آن جا که رهبران حقیقی به حکم دانش و بینش حقیقی، از شرکت در این بزمهای خودنمایی دوری میکنند، تریبونهای آنلاین این روزها قاب بزرگی در اختیار رهبرانِ بینقشه قرار دادهاند که به تدریج به عرصهای برای جولان دانشمندان بیعلم و عالمان بیعمل مبدل شده است.
این تصاویر چشمنواز و ستودنی است، میدانم
بخشی از این ویترین بودن حتما هرکسی را وسوسه خواهد کرد
اما؛
الا یا ایها العِلم
در این گور مرده نیارامیده!
اگر مدعی دانش و بینش هستیم باید به صدای آنچه گفته نمیشود گوش دهیم.
و اگر به دنبال این تصاویر شلوغ رفتیم، باید به یاد داشته باشیم که صدای ما در میان این هیاهوی پر اغراق، به جایی نخواهد رسید.
علم چیزیست که به عمل درآید و به هدف بیانجامد،
آیا از اتصال به این دایره به عمل خواهیم رسید؟ به هدف نزدیک خواهیم شد؟
آیا نهالی وجود دارد که قبل از رشد و ریشه گرفتن میوه دهد؟ یا زیر چتر دیگران و سایه وجودشان مجال قد کشیدن بیابد؟
و در آخر گریزی بر سخن مولانا عارف گرانمایه پر لطف است که:
گفتند یافت مینشود جستهایم ما
گفت آنکِ یافت مینشود آنم آرزوست.
«گرفتاری در تارعنکبوت را با شبکهسازی اشتباه نگیریم…».
حساسیت به نتیجه آرای ساری نشانه اهتمام به صیانت از آرای مردم است...
ما را در سایت حساسیت به نتیجه آرای ساری نشانه اهتمام به صیانت از آرای مردم است دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 1mihan-press4 بازدید : 111 تاريخ : چهارشنبه 1 تير 1401 ساعت: 22:36